جدول جو
جدول جو

معنی پی جوری کردن - جستجوی لغت در جدول جو

پی جوری کردن
پی جویی کردن
تصویری از پی جوری کردن
تصویر پی جوری کردن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پی جویی کردن
تصویر پی جویی کردن
ایز جستنرد پای کسی را یافتن، تفحص کردن تجسس کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پی گیری کردن
تصویر پی گیری کردن
پی گیری کردن کاری را. دنبال کردن آن را مداومت کردن بر آن
فرهنگ لغت هوشیار
پی گم کردن مقابل پی بردن، محو کردن رد پای تا کسی بدان پی نتوان برد: رای بتدبیر پیر قلعه بپرداخت خم زد و پی کور کرد نام و نشان را. (ابوالفرج رونی)، بی نشان شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پی کور کردن
تصویر پی کور کردن
پی گم کردن، رد پای کسی را گم کردن، رد و اثر چیزی را گم کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پی کور کردن
تصویر پی کور کردن
((پِ. کَ دَ))
از بین بردن اثر چیزی، پی گم کردن
فرهنگ فارسی معین